چرا هوا تمیز نمیشود؟ هر وقت قانون تمیز اجرا شود!
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۰۵۶۷۶
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، به تازگی فیلمی منتشر شده که نشان میدهد یک خودروی آبپاش در حال آب پاشیدن در هوای میدان جلوی شهرداری اصفهان است تا هوا را پاک کند. تقریبا همان زمان فیلمی از یکی از کارخانههای اصفهان منتشر شد که دود غلیظی را درها پراکنده میکرد. به نظر نمیرسد آن آبپاش بتواند از پس این همه آلودگی بر بیاید! وقتی آلودگی تا این حد در بعضی شهرها مانند اصفهان و تهران زیاد است، همین یک ماشین آبپاش کارساز است؟ زور شهرداری و دولت در همین حد است؟ چه کسی کم کاری کرده که هوا پاک نمیشود؟
سال ۹۶ یک قانون برای پاک شدن هوا ابلاغ شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از مهمترین عاملهای آلودگی در تهران و دیگر شهرها در قانون هوای پاک هم بر اصلاح آن تاکید شده، دود خودروها است. بارها مسوولان درباره اینکه ناوگان باید نوسازی شود حرف زدهاند، اما شاید هیچ وقت بودجه کافی برای این کار داده نشده. در سال ۹۵ آمار و ارقام اعلامی معاونت ترافیک شهرداری تهران نشان میداد، ۱۱۰۰ مینیبوس فرسوده در پایتخت وجود دارد. سهم آلودگی هوا از ناوگان فرسوده سهم بالایی است. پیش از آن پل صدر در سال ۹۲ به بهرهبرداری رسیده بود. پلی که ساخت آن غیرعلمی و غیرضروری بود، آنچه که در آن زمان بسیاری از کارشناسان درباره آن توافق داشتند. حالا ارتباط مینیبوسها با پل صدر چیست؟
در همان سالها یک گروه از فعالان محیط زیست نشان دادند هزینه نوسازی مینیبوسها خیلی کمتر از ساخت طبقه دوم پل صدر است، پلی غیرضروری که شاید حتی در سالهای آینده تخریب شود. هزینه ساخت پل صدر ۱۵۰۰ میلیارد تومان بوده، اما تنها با ۴۶ میلیارد تومان میشد ناوگان مینیبوس را نوسازی کرد. در مورد بقیه ناوگان هم احتمالا وضع به همین شکل است. موضوع این است که کدام بخش برای مسوولان اولویت بیشتری دارد، افتتاح یک پروژه یا سلامتی مردم؟ در نامه سازمان بازرسی به سازمان محیط زیست هم گفته شده دستگاهها برای توسعه و نوسازی حمل و نقل عمومی شهری همت چندانی نکردهاند.
البته جاهایی هم که برای رفع آلودگی منابع مالی داده میشود، خیلی وقتها مشخص نیست در کجا خرج میشود. مالیاتی که صنایع به خاطر ایجاد آلودگی میدهند، بخشی از آن به دست شهرداریها میرسد. حالا رییس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم گفته شهرداریها باید این پول را صرف توسعه فضای سبز، حمل و نقل عمومی و مدیریت پسماند کنند، اما آن را در جاهای دیگری خرج میکنند. صحبت از مدیریت پسماند شد، اتفاقا در قانون هوای پاک هم گفته شده که نهادهای مسوول باید ظرف سه سال بعد از ابلاغ قانون، به جای سوزاندن زبالهها، آن را به کود یا انرژی تبدیل کنند، اما با این حال حالا ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران به خاطر سوزاندن زبالهها است. خبری هم از تولید برق با انرژیهای تجدیدپذیر نیست. حالا برای تولید برق مازوت و سوخت بیکیفیت میسوزانند؛ چه مثل نیروگاه شازند اراک به آن اعتراف کنند یا خیر؛ به اینکه دارند به سلامتی مردم ضربه میزنند اعتراف کنند یا نه.
منبع: تابناک
کلیدواژه: غزه آلودگی هوا ایام فاطمیه امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی آلودگی هوا قانون هوای پاک اجرای قانون تهران اصفهان غزه آلودگی هوا ایام فاطمیه امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی آلودگی هوا محیط زیست مینی بوس پل صدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۵۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس امام خمینی درگذشت | جزئیاتی از زندگی همسر سیدمصطفی خمینی؛ معصومه حائری که بود؟
زیسان: معصومه حائری فرزند مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری و از خاندان آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری بنیان گذار حوزه علمیه قم بود.
خانم معصومه حائری در تاریخ ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۳ با حاج آقا مصطفی خمینی ازدواج کردند، ایشان در ابتدا علاقهای به ازدواج نداشتند، اما با توجه به شرایط آن دوران به توصیه پدرشان و بعد از ملاقات حاج آقا مصطفی به ازدواج با ایشان رضایت میدهند، و بعد از گذشت یک سال به عقد ایشان در میآیند.
حاصل ازدواجشان ۴ فرزند بود، دو تن از فرزندانشان در کودکی از دنیا رفته اند، و یک پسر به نام حسین و یک دختر به نام مریم دارند. ایشان در دوران تبعید حضرت امام (س) و حاج آقا مصطفی در عراق حضور داشتند، و همسر گرامیشان را همراهی میکردند.
ناگفتههای زندگی امام خمینی به روایت مرحوم معصومه حائریمعصومه حائری سال ۱۴۰۰، در گفتگو با نشریه «حریم امام» به بیان نکاتی درباره خانواده امام خمینی پرداخت:
- امام خیلی به من علاقه داشت و یادم هست هر هفته که میخواست سر و صورتش را اصلاح کند، به من میگفت بیا رو به روی من بنشین تا در کنار اصلاح کردن با هم حرف بزنیم. آقا در آن زمان خودش سر و صورتش را اصلاح میکرد و علاوه بر کوتاه کردن موهای سر و صورت، موهای پرپشت ابروهایش را که روی چشمش را میگرفت کوتاه میکرد. مژههای امام هم خیلی بلند بود و من به شوخی میگفتم مژههاتان را هم کوتاه کنید.
- آقا خیلی تمیز و اهل رعایت بهداشت بود، به طوری که ما سر سفره برای ایشان دو تا چنگال میگذاشتیم تا اگر دو نوع غذا در سفره بود، هر کدام را با چنگال جداگانهای بردارد. ایشان این قدر تمیز و اهل مراعات بود که میگفتم من خانوادههای روحانی زیادی را دیدهام، اما شما از همه مدرنتر و امروزیتر هستید.
- یادم هست یک بار مرحوم حاج احمد آقا پیش ایشان میخواست با دست غذا بخورد که فرمود احمد، اگر میخواهی با دست غذا بخوری، برو بیرون بخور! باز به یاد دارم که خانم در بشقابی که پلو خورده بود و میخواست خربزه بگذارد و بخورد، باز آقا به ایشان تذکر داد. آقا خیلی مرتب و تمیز بود و به عنوان نمونه دیگر، یک میز جلوی در خانه بود که آقا وقتی وارد منزل میشد، کفشهایش را در میآورد و داخل آن میگذاشت و یک جفت دمپایی برمیداشت و میپوشید.
- خانم اصالتاً تهرانی و امروزی و از یک خانواده اصیل بود و خود آقای خمینی هم اصالت خانوادگی بالایی داشت و برادر ایشان، مرحوم آقای پسندیده هم یک آدم حسابی به تمام معنا بود. حسین آقا میگفت بعد از رحلت حاج آقا مصطفی اگر جریان انقلاب و مبارزه پیش نمیآمد و فکر و ذهن امام معطوف به این مسائل نمیشد، امام از غصه مرگ حاج آقا مصطفی دق میکرد و از دنیا میرفت.
- من قضایای شب رحلت حاج آقا مصطفی را از زبان خدمتکاری که به او ننه میگفتیم و زن فهمیدهای بود نقل میکنم؛ چون خودم مریض بودم و در طبقه پایین منزل پیش بچهها خوابیده بودم. ننه میگفت آن شب وقتی حاج آقا مصطفی به خانه آمد، به من گفت در خانه را ببند، ولی قفل نکن؛ چون قرار است کسی به ملاقات من بیاید. اتاق ننه روبروی در خانه بود و میتوانست ببیند چه کسی وارد منزل یا خارج میشود. حاج آقا مصطفی طبق معمول برای مطالعه به کتابخانه خودش در طبقه بالا رفت تا مطالعه کند. آن شب ننه دیده بود چه کسانی پیش آقا مصطفی رفته بودند و همه آنها را شناخته بود و ما هرچه اصرار کردیم اسم از آنها را به ما نگفت. ننه صبح خیلی زود صبحانه حاج آقا مصطفی را برده بود و ایشان را برای خوردن صبحانه صدا زده بود، اما ایشان بیدار نمیشود و به همین علت پیش من آمد. به طبقه بالا رفتم و دیدم حاج آقا مصطفی در حالت نشسته، روی میز کوچکی که جلویش بود خم شده است. دیدم بدنش گرم و از عرق بسیار زیاد، کاملاً خیس و نقاطی از بدنش کبود است. حاج آقا مصطفی را به بیمارستان بردند، ولی دیگر کار از کار گذشته و حاج آقا مصطفی از دنیا رفته بود.
- یکبار به آقا گفتم شما که در خمین بزرگ شدی، چرا این قدر مدرن و امروزی و تمیز و مرتب هستی؟! ایشان هم میخندید.
- آقا منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا میخورد. زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران میآمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای این که ایشان تنها نباشد، پیش امام میرفت و با ایشان غذا میخورد. یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی میرفت و موقع غذا خوردن، کنار امام مینشست و فقط نگاه میکرد و لب به غذا نمیزد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه میداد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمیکرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند.
tags # اخبار سیاسی سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟